دسته: فیلم

خلاصه داستان: داستان فیلم از نوامبر ۱۹۶۱ آغاز می‌شود، زمانی که برایان اپستین، مالک جوان یک فروشگاه موسیقی در لیورپول، وارد کلاب کاورن می‌شود و گروهی ناشناخته به نام بیتلز را کشف می‌کند . او با دیدی متفاوت، توانایی‌های این گروه را می‌بیند و با تلاش و پشتکار، آن‌ها را به شهرت جهانی می‌رساند.​فیلم به چالش‌های شخصی اپستین نیز می‌پردازد؛ از جمله مبارزه با پذیرش اجتماعی به‌عنوان یک مرد یهودی و همجنس‌گرا در دهه ۶۰ میلادی، و تلاش‌هایش برای یافتن عشق و هویت شخصی در کنار مدیریت حرفه‌ای .

خلاصه داستان: در سال ۱۹۴۴، دین بری، ملوانی ۲۳ ساله از نیروی دریایی آمریکا، به ناپل می‌رسد؛ شهری که پس از بمباران‌های جنگ جهانی دوم ویران شده است. او با لوسیا، دختری فقیر اهل ناپل، آشنا می‌شود و رابطه‌ای عاشقانه میان آن‌ها شکل می‌گیرد. دو سال بعد، دین مجبور به بازگشت به نیوجرسی می‌شود و لوسیا را که باردار است، تنها می‌گذارد .​ در سال ۱۹۷۱، دین که اکنون یک کهنه‌سرباز جنگ‌های جهانی، کره و ویتنام است، پس از دریافت تلگرامی مبنی بر درگذشت لوسیا، تصمیم می‌گیرد به ناپل بازگردد تا پسرش را که هرگز ندیده، ملاقات کند. اما پسرش، انزو، که در محیطی جنایت‌خیز بزرگ شده، تمایلی به دیدار با پدر ندارد و این ملاقات به چالشی احساسی و اجتماعی تبدیل می‌شود

خلاصه داستان: استیون توماس، اپراتور یک خط تلفن پیشگیری از خودکشی در شیفت شب، تماس نگران‌کننده‌ای از فردی دریافت می‌کند که ادعا می‌کند خودِ اوست و جزئیات شخصی‌ای را می‌داند که فقط خودِ استیون از آن‌ها خبر دارد. تماس‌گیرنده تهدید می‌کند که تا یک ساعت دیگر به زندگی‌اش پایان خواهد داد، مگر اینکه استیون بتواند او را متقاعد کند که منصرف شود. این تماس، استیون را وارد سفری پرتنش و احساسی می‌کند که در آن باید با ترس‌ها و خاطرات گذشته‌اش روبه‌رو شود و حقیقت را پیش از آنکه دیر شود کشف کند .​

خلاصه داستان: در شهر تریواندروم، چهار دوست به نام‌های آناندو، ساجی، مانو و مناف، که از دوران کودکی با یکدیگر بزرگ شده‌اند، تصمیم می‌گیرند تا با انجام یک سرقت جسورانه، زندگی خود را تغییر دهند. اما با پیشرفت نقشه، رازهای پنهانی از گذشته آشکار می‌شود که وفاداری آن‌ها را به آزمایش می‌گذارد و آن‌ها را در مسیر انتقامی خطرناک قرار می‌دهد.​

خلاصه داستان: «دومینیک» (با بازی دایو وونگ)، برنامه‌ریز مراسم عروسی، در دوران قرنطینهٔ کرونا با مشکلات مالی مواجه می‌شود و تصمیم می‌گیرد شغل خود را تغییر دهد. او کسب‌وکار عموِ بازنشستهٔ نامزدش را در زمینهٔ خدمات تشییع‌جنازه به‌عهده می‌گیرد و با «استاد من» (با بازی مایکل هوی)، یک کشیش تائوئیست سنتی که مراسم «شکستن دروازهٔ جهنم» را اجرا می‌کند، همکاری می‌کند.​در ابتدا، استاد من به روش‌های نوآورانهٔ دومینیک مشکوک است، اما با گذشت زمان، دومینیک با یادگیری سنت‌ها و احترام به آن‌ها، اعتماد او را جلب می‌کند. در این مسیر، دومینیک با درخواست‌های غیرمعمولی مواجه می‌شود، از جمله مادری که می‌خواهد پسرش را پس از شش ماه مومیایی کند. همچنین، او با چالش‌های فرهنگی و جنسیتی روبه‌رو می‌شود، به‌ویژه زمانی که دختر استاد من، «یوت» (با بازی میشل وای)، به‌عنوان یک زن، تمایل دارد در مراسم‌های سنتی نقش داشته باشد .​

خلاصه داستان: «چوم» (با بازی ناتاپون تامیرکس)، معلمی در یک مرکز بازپروری نوجوانان در تایلند است که به‌دلیل دعوت پدرش برای شرکت در مسابقه‌ای در ساپورو، ژاپن، تصمیم می‌گیرد گروهی از نوجوانان بزهکار را برای شرکت در یک رقابت بین‌المللی مجسمه‌سازی برفی همراهی کند . در میان این نوجوانان، «جب» (با بازی نوتاوات تاناتاویپراسرث)، یکی از مشکل‌سازترین افراد مرکز، به‌طور غیرمنتظره‌ای به عنوان رهبر تیم انتخاب می‌شود . با وجود اینکه تایلند کشوری استوایی است و ساکنان آن هرگز برف ندیده‌اند، این گروه با تلاش و همکاری، خود را برای رقابت در ژاپن آماده می‌کنند. در پایان، آن‌ها موفق به کسب مقام اول نمی‌شوند، اما برای مجسمه‌ی ققنوس خود، تقدیرنامه‌ای دریافت می‌کنند و دل مردم تایلند را به‌دست می‌آورند .

خلاصه داستان: در سال ۱۹۹۶، سیمون فن (با بازی اندی لاو)، دبیر مالی وقت، با کاهش نظارت بر واردات، زمینه را برای ورود غیرقانونی زباله‌های خطرناک به هنگ‌کنگ فراهم می‌کند. سال‌ها بعد، در پی آتش‌سوزی در یک کارخانه بازیافت، نشت مواد رادیواکتیو سزیم ۱۳۷ رخ می‌دهد که جان ۷ میلیون نفر از ساکنان شهر را تهدید می‌کند .​ در مواجهه با این بحران، سیمون فن به تیم واکنش اضطراری به رهبری مدیر اجرایی موقت، سیسیلیا (با بازی کارن موک)، می‌پیوندد. تلاش‌های آن‌ها برای مهار فاجعه و جلوگیری از گسترش تشعشعات، داستان اصلی فیلم را شکل می‌دهد .​

خلاصه داستان: داستان فیلم در ۲۲ فوریه ۲۰۲۲ رخ می‌دهد، زمانی که مردی مسلح به فروشگاه اپل در میدان لیدسپلین آمستردام وارد شده و یک مشتری ۲۷ ساله را گروگان می‌گیرد. او درخواست ۲۰۰ میلیون یورو در قالب ارز دیجیتال می‌کند و تهدید به انفجار می‌نماید. این وضعیت بحرانی نزدیک به پنج ساعت ادامه می‌یابد تا اینکه گروگان موفق به فرار می‌شود و گروگان‌گیر در تعقیب او توسط پلیس متوقف می‌شود. گروگان‌گیر بعداً بر اثر جراحات وارده جان خود را از دست می‌دهد .​

خلاصه داستان: داستان فیلم حول محور ناپدید شدن مرموز یک فیزیوتراپیست به نام کاسی می‌چرخد. پلیس در تلاش است تا علت ناپدید شدن او را کشف کند و در این مسیر، حقایق پنهانی آشکار می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهند که کاسی ممکن است قربانی یک شبکه پیچیده از سوءاستفاده و تهدید باشد که شامل بیش از ۱۰۰ زن می‌شود. این زنان به‌طور غیرقانونی فیلم‌های خصوصی‌شان ضبط شده و تحت فشار قرار گرفته‌اند. با پیشرفت تحقیقات، پلیس با شواهدی مواجه می‌شود که نشان می‌دهد این پرونده بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسید.

خلاصه داستان: (بدون اسپویل مستقیم):گریس (نیکول کیدمن) زنی است که در دوران پس از جنگ جهانی دوم، در خانه‌ای بزرگ و دورافتاده به همراه دو فرزندش زندگی می‌کند. بچه‌های او به یک بیماری عجیب مبتلا هستند که باعث می‌شود نسبت به نور حساسیت شدید داشته باشند؛ بنابراین خانه همیشه تاریک نگه داشته می‌شود و همه پرده‌ها کشیده‌اند.یک روز سه خدمتکار جدید به خانه می‌آیند و از همان ابتدا، اتفاقات عجیب و غیرقابل توضیحی شروع می‌شود. گریس به تدریج احساس می‌کند که خانه‌شان ممکن است توسط روح‌هایی ناشناس تسخیر شده باشد…